من که عیب تو به کاران کرده باشم بارها
تو به ازمی وقت گل دیوانه باشم گر کنم
عشـــــــق در دانه ست ومن غواص ودریامیکده
سر فروبردم درآنجا تاکجا سر بکنم
لاله ساغرگیرونرگس مست وبرمانام عشــــق
داوری دارم بسی یارب گرداور کنم
باز کش یکدم عنان ای ترک شهر اشوب من
تاز اشک وچهره را هست پرزروگوهر کنم
چون صبا مجموعه گل رابا آب لطف بشست
کج دلم خوان گر نظربر صفحه دفتر کنم
عاشقانرااگردرآتش می پسنددولطف دوست
تنگ چشمم گر نظر در چشمــه کوثرکنم
:: بازدید از این مطلب : 1198
|
امتیاز مطلب : 205
|
تعداد امتیازدهندگان : 45
|
مجموع امتیاز : 45